روزگار یک زن

زن همیشه مورد استعمار چه در خانه چه در محل کار. من یه زن تحصیلکردم که ...

روزگار یک زن

زن همیشه مورد استعمار چه در خانه چه در محل کار. من یه زن تحصیلکردم که ...

زن و مرد از دیدگاه علم شیمی

زن از دیدگاه شیمی

این عنصر کمتر در طبیعت به صورت آزاد یافت می شود و بیشتر به صورت یک ترکیب با ماده ای چون انیدرید متبلور وسولفات خود بینی در منازل یافت می گردد.


طرز تهیه:

برای تهیه این عنصر باید مقداری اکسید اسکناس و نیترات کادیلاک هشت ظرفیتی را در یک ویلا مخلوط کرده و پس از مدتی گاز ناز و سولفور عشوه متصاعد می شود در نتیجه به صورت رسوب در ته ویلا باقی می ماند. البته از زبان چرب و نرم هم می توان به صورت کاتالیزور استفاده کرد.


خواص شیمیایی:

بعضی از انواع این ترکیب بسیار زشت و بد قیافه بوده و میل شدیدی برای ترکیب شدن با نیترات پودر و سولفات ماتیک و اکسید سرمه دارند که پس از ترکیب شدن با این مواد نسبتا قابل تحمل می شوند.

بعضی از انواع این عنصر نیز با خورده شیشه همراه است و خاصیت شوهر آزاری زیادی دارند. برای خالص کردن این عنصر کافیست که آن رادر یک سیستم سر بسته مثل اتاق قرار داد و با کربنات کتک و استات فحش مخلوط نمود.


خواص فیزیکی:

از جنس بسیار نرم و حساس می باشد و به سرعت تحت تاثیر محیط و احساسات قرار می گیرد. اگر مقداری اسید خشونت و کربنات سوز آور دیگری بنام آیوپاک(هوو) به آن اضافه کنیم فورا ذوب شده و به صورت اشک روان می گردد و اصلا میل ترکیب شدن با عنصر مرد را ندارد. اما به محض استفاده از کاتالیزور لبخند آنچنان با این عنصر ترکیب می شود که جدا شدنی نیست.


تذکر: نوع سخت این عنصر را با حرارت یک پالتو پوست می توان نرم کرد.



مرد از دیدگاه شیمی 

این عنصر اکثرا در طبیعت به صورت آزاد و علاف یافت میشود! ارزان بودن این عنصر به درصد فراوانی زیاد آن برمیگردد. این عنصر گاهی به صورت یک ترکیب با ماده ای چون سولفید حسادت و سولفات روی (از نوع سنگ پای یافت شده در معادن قزوین) در خیابان یافت می گردد. این عنصر به علت واکنش پذیری زیاد همواره باید زیر نظر نگهداری شود.


طرز تهیه:

برای تهیه این عنصر باید واکنشهای شیمیایی پیچیده ای را متحمل شد! ابتدا مقداری اکسید اسکناس و نیترات زوریم شش ظرفیتی را در مقداری سنگ پای قزوین حل کرده و پس از مدتی گاز ادعا و سولفور قپی از آن متصاعد میشود در نتیجه به صورت رسوب روی دیواره ی سنگ پا باقی میماند.

البته از دمپایی و وردنه هم میتوان به عنوان کاتالیزور استفاده کرد.


خواص شیمیایی این عنصر:

بعضی از انواع این عنصر بسیار زشت و بدترکیب بوده و میل شدیدی برای ترکیب شدن با نیترات ژل و سولفونات روغن کله پاچه دارند که پس از واکنش با این مواد نسبتا قابل تحمل میشوند.

نوعی دیگر از این عنصر به علت اندکی ته چهره و آب اسکنیژه پیوند محکمی با خورده شیشه میدهد و دارای خاصیت موذیگری و همسر آزاری شدیدی هستند که برای خالص کردن این عنصر کافی ست که آن را در یک سیستم سر بسته مثل آشپزخانه قرار داد و با استات قابلمه مخلوط نمود.


خواص فیزیکی:

از جنس بسیار سخت و خشن میباشد و به سرعت تحت تاثیر محیط و ناز و عشوه قرار میگیرد و از خود بیخود میشود.

برای ذوب این عنصر میتوان از ناز سوزآور به کمک لبخند 2 درصد وزنی- نازی استفاده کرد. این عنصر میل ترکیبی شدیدی با عنصر زن دارد ولی به علت الکترونگاتیوی کم عنصر زن به ترکیب به صورت ضایع تبخیر میشود و مشغول التماس الکترون از عنصر زن میشود.

دمای جوش این عنصر بسیار پایین بوده و به سرعت به جوش می آید که برای جلوگیری از این جوشش میتوان از یک چمدان و یک اردنگی استفاده نمود و عنصر مورد نظر را به طبیعت پرتاب نمود.


نکته1: برای از بین بردن چربی – نرمی و نیش حاصل از زبان عنصر میتوان از گوشمالی به عنوان حلال استفاده کرد.


نکته ی کنکوری2: در صورت کمبود امکانات آزمایشگاهی از قبیل دمپایی و وردنه میتوان از حرارت 1500 درجه جیغ فرابنفش استفاده کرد که در این صورت رسوب به صورت موش درآمده و دارای قابلیت مفتول شدن هم میباشد!


نکته3: برای اطمینان از کم شدن خورده شیشه و سولفات روی در این عنصر میتوان تا 3 بار آن را با کابل برق100ولت الکترولیز نمود.


نکته ی 100 درصد کنکوری: به علت وجود کربنات هوش و اندکی اکسی شیطنت در عنصر زن عنصر مرد مجددا به صورت هویج رسوب میکند و از آن بخار یار و می و عشق و عاشقی متصاعد میشود که البته به محض یک برخورد موثر دیگر با عنصر زن دیگری به سرعت با آن هم الکترون شده و قضیه ی می و یار و … به صورت O2 از آن آزاد می شود...

به برکت یارانه

امروز رفتیم مولوی دنبال خرید فرش برای آشپزخونه قناسمون به رنگ سفید-مشکی خدارو شکر تخمشو ملخ خورده بود مگه پیدا کردیم دیشب چند تا فرش فروشی رو توی ستارخان گشتیم امروزم کل مولوی رو  چیزی پیدا نکردیم کلی خرید کردیم الا خرید اصلی رو حسابی سیارو تیغ زدم کلی خورده ریز خریدم (منقل، سیخ، بادبزن، قند، شکر، پارچه شلواری برا سیا، جو، ذرت، فلفل) قیمتا هم که دستشون درد نکن اصلا از تورم خبری نبود دو سال پیش یه فرش قیمت کرده بودم الانم هم پرسیدم دیدم ناقابل فقط دو برابر شده !! ناقابل!!!!

خدا این مردم از کجا انقد پول میارنو دل خرج کردن دارن! امروز مثل مور و ملخ از سر هم بالا میرفتن شتر با بارش تو این خیابونا گم میشد!! از کجا میارن!؟ نه کنه با پول یارانه انقده مردم پولدار شدنو بازارا رونق پیدا کرده!! این چهل و اندی با زندگیها چه ها کرده!! پول پاک و حلال دیگه!! کلی برکت داره !!!!!!!!!!!



معادله ریاضی زن و مرد

روزی از دانشمندی ریاضیدان  نظرش را درباره زن و مرد  پرسیدند...جواب داد
 

اگر زن یا مرد دارای ( اخلاق) باشند
 
پس مساوی هستند با عدد یک =1 
 
 اگر دارای (زیبایی) هم باشند
 
پس یک صفر جلوی عدد یک میگذاریم =10
 
اگر (پول) هم داشته باشند
 
دوتا صفر جلوی عدد یک میگذاریم =100
 
اگر دارای (اصل و نصب) هم باشند
 
پس سه تا صفر  جلوی عدد یک میگذاریم =1000
                                        
ولی اگر زمانی عدد یک رفت (اخلاق)
 
چیزی به جز صفر باقی نمی ماند
 
 و صفر هم به تنهایی هیچ نیست
پس آن انسان هیچ ارزشی نخواهد داشت
=
=
=
=
=
=

نتیجه :
 
اگر اخلاق نباشد  انسان خدای ثروت و اصل و نسب و زیبایی هم باشد هیچ نیست 
 
کاریکاتور 17آذر88

فعلا خطر از بیخ گوشم گذشت

امروز با ترس و لرز رفتم اداره آخه دیروز رئیسمون به یکی از همکارا و مدیر جدید گفته بود به زورم که شده، شده دست خانم فلانی رو میگیرید میبرید مرکز تا کار انجام بشه، تمام دیروز عصبی بودم و بد اخلاق حالو حوصله خودم رو هم نداشتم آخه چرا اینا شخصیت آدما براشون مهم نیست چرا برای خودشیرینی و گرفتن امتیاز حاضرا سر همدیگرو ببرن...

اول صبح باز مدیر تازه به دوران رسیده (به قول یکی از بچه ها پودمانی) چند بار یادآوری کرد که امروز باید بریم مرکزااااااااااا، من خودمو میزدم به نشنیدن، خودمو هی مشغول کار کردن نشون میدادم فایده نداشت پاشدم رفتم تو یه قسمت اداری پیش همکارای اونجا نشستم و غر زدم از کارای آقای پودمانی نه که از جنس خودشونه (کارشناس مالی اداری بودن ایشون متولد 63 میباشد،اولین سابقه مدیریتیشونم هست!) دیدم یکی دیگه از بچه های دفتر هم اومد غر زدن یه نیم ساعتی اونجا بودیم که آقای پودمانی اومد دیدمون خندیدو رفت ما هم رفتیم تو اتاق باز گفت کی وقتتون خالیه بریم مرکز منو میگی گفتم آقای فلانی شما اجازه بدید نظارت دوره ای تموم بشه من خودم میرم نیازی نیست شما یا آقای رئیس باهام بیان مگه من بچم نیاز باشه خودم میرم دیدم نه یه کم کوتاه اومد گفت باشه تا دو هفته دیگه میرید گفتم چشم بعد نظارت میرم (حالم داره از خودم بهم میخوره بابا نمیخوام نمیخوام نمیخوام) خیالم راحت شد که کوتاه اومد فعلا تا چند وقت راحت هستم یکی نیست بهش بگه مرد مومن بذار از راه برسی با چم و خم کار آشنا بشی بعد تو هر سوراخی سر کن مگه با یه دست میتونی چند تا هندونه بلند کنی کم میاریاااااااا انقدر تندروی نکن، به خاطره خشنودی رئیست بقیه رو قربونی نکن!


لست سیاه سفید خواهد شد؟


عجیب‌ ترین زندان دنیا

 

«زنان زندانی قلب‌ها و مردان زندانی مغزها»  

رئیس بزرگ

جملاتی به یاد ماندنی از فردی به یاد ماندنی

اتفاقا تغییر ساعات، اثر بر عکس دارد و مصرف انرژی را زیادتر می کند 
* * * * * * * * * * * * * * * * *
این که می گویند دو تا بچه کافیه، بنده معتقد نیستم. کشور ما برای صد و بیست میلیون نفر جا دارد
* * * * * * * * * * * * * * * * *
فرار مغزها و سرمایه‌ها نداریم، هر کس آزاد است هر کجا که خواست زندگی کند
* * * * * * * * * * * * * * * * *
مردم از شنیدن اسم دموکراسی حالت تهوع می‌گیرند
* * * * * * * * * * * * * * * * *
امارات اگر پیشرفت کند، انگار ما پیشرفت کرده‌ایم
* * * * * * * * * * * * * * * * *
اگر مصر امادگی داشته باشد، تا پایان وقت اداری امروز، روابط را (پس از سی سال قطع رابطه) برقرار می کنیم
* * * * * * * * * * * * * * * * *
یک زن (اشاره به فاطمه رجبی) پیدا شده که مردانه حرف می‌زند، آن وقت شما بهش ایراد می‌گیرید؟
* * * * * * * * * * * * * * * * *
در کشور ما طی این دو ساله معجزه‌ی اقتصادی رخ داده
* * * * * * * * * * * * * * * * *
گوجه‌فرنگی ۳۵۰۰ تومان نیست، بغل خانه‌ی ما ۱۲۰۰ تومان است
* * * * * * * * * * * * * * * * *
چهل و دو روزنامه علیه دولت می‌نویسند
* * * * * * * * * * * * * * * * *
گفته‌ی مرکز پژوهش‌های مجلس در باره نرخ تورم ۲۳ درصدی دروغ است، تورم ۱۳درصد است
* * * * * * * * * * * * * * * * *
من نگفتم نفت را سر سفره‌ها می آورم
* * * * * * * * * * * * * * * * *
امروز همه به این واقعیت معتقدند که در حال حاضر کشور را امام زمان مدیریت می کند
* * * * * * * * * * * * * * * * *
مردم اطلاعات پرسشنامه طرح تحول اقتصادی را با دقت 99.96 % درست تکمیل کرده اند
* * * * * * * * * * * * * * * * *
طرح تحول قیمتها را افزایش میدهد، اما این افزایش قیمت تورم نیست بلکه جهش است
* * * * * * * * * * * * * * * * *
میانگین سن دانشمندان هسته ای ما، 17 سال است
* * * * * * * * * * * * * * * * *
یک دختر 15 ساله توانسته است در زیرزمین خانه شان، اورانیوم را غنی کند
* * * * * * * * * * * * * * * * *
با چاقوی زنجان، دشمنان این مملکت را به دو نیم می کنیم
* * * * * * * * * * * * * * * * *
بدرفتاری با ایرانیان در فرودگاهها دروغ است، با من و هیئت همراهم در همه جا خوشرفتاری می کنند
* * * * * * * * * * * * * * * * *
بر خلاف نظر بقیه، من معتقدم زنان گیلانی در کنار کار و تلاش روزانه، حریم عفاف و ناموس خود را هم حفظ می‌کنند
* * * * * * * * * * * * * * * * *
در سفر عربستان، برادر عزیزم ملک عبدا..، مرا در صندلی کنار خودش نشاند
* * * * * * * * * * * * * * * * *
آنقدر قطعنامه بدهید تا قطعنامه دانتان بترکد
* * * * * * * * * * * * * * * * *
با حذف قیمت زمین، بهای خانه نصف می‌شود
* * * * * * * * * * * * * * * * *
آقای مشایی مظلوم واقع شدند ایشان هیچ گاه نگفتند ما با ملت اسرائیل دوست هستیم بلکه ایشان گفتند ما با مردم اسرائیل دوست هستیم
* * * * * * * * * * * * * * * * *
روشنفکران، به اندازه ی بزغاله هم نمی فهمند
* * * * * * * * * * * * * * * * *
سران کشورهای دنیا برای نزدیکی با کشور ما صف کشیده اند، مثل این پیرزن ها که در صف زنبیل می گذارند
* * * * * * * * * * * * * * * * *
آقای کردان مظلوم واقع شدند و استیضاح ایشان غیرقانونی است
* * * * * * * * * * * * * * * * *
در دنیای ورزش، نتایج پارا المپیک از المپیک مهمتر است
* * * * * * * * * * * * * * * * *
ایران آزاد ترین کشور دنیاست…ا
* * * * * * * * * * * * * * * * *
هرگز نمی گذارند که اوباما رئیس جمهور آمریکا شود
* * * * * * * * * * * * * * * * *
در خارج از کشور بچه 4 ساله من را به مادرش نشان داد و گفت : محمود
* * * * * * * * * * * * * * * * *
در سفر ایتالیا من را می خواستند با اشعه ایکس ترور کنند
* * * * * * * * * * * * * * * * *
بهای کنونی نفت (150دلار در سال86) بسیار پایین است و من پیش بینی می کنم که نفت به 200 دلار هم برسد
* * * * * * * * * * * * * * * * *
آنها از من می ترسند، یک سخنرانی بکنم بهای نفت گران می شود
* * * * * * * * * * * * * * * * *
درست است که بهای نفت دارد کاهش پیدا می کند (130دلار اوایل در سال87)، ولی بطور قاطع می گویم زیر 100 دلار نخواهد رسید
* * * * * * * * * * * * * * * * *
عده ای می گویند که بازار آزاد همه چیز را حل می کند، ولی من به شما می گویم که بازار آزاد برای دزدها و سارق هاست
* * * * * * * * * * * * * * * * *
به خبرنگار خارجی : شما نماینده ملتتان هستید و باید به سوال من پاسخ دهید…
* * * * * * * * * * * * * * * * *
حجم سرمایه گذاری در صنعت نفت، در این چهارسال 60 میلیارد دلاراست
* * * * * * * * * * * * * * * * *
تسهیلات بانکی چون رگ در خون اقتصاد جاریست.
* * * * * * * * * * * * * * * * *
آن ممه را لولو برد.
* * * * * * * * * * * * * * * * *
انگلیس جزیره کوچکیست در غرب آفریقا
* * * * * * * * * * * * * * * * *
با بی ادبی ما را تهدید به تحریم می کنند . شما کیه چی باشید یا چیه کی باشید

**************************

نتیجه اخلاقی: وقتی رئیس بزرگ اینطوری صحبت کنه چه توقعی از روسای کوچک تو ادارات کوچکتر داریم!!!!!!

متنفرم، حالم بهم میخوره

از خاله زنک بازی

از بی معرفتی

از بالا دست و پائین دست بودن

از سلسله مراتب اداری

از زورگویی

از ندیدن احساسات دیگران

از فکرای پوسیده عهد بوقی (زنا ناقص العقلن)

از دو دستی چسبیدن به جاه و مقام

از پا گذاشتن روی حق

از دو رو بودن

از ترسو بودن

از قایم شدن گرگا تو پوست بره

از تظاهر کردن

از چاپلوسی کردن

از تو چشم بودن

از بی منطق بودن

از رفتارای ناشایس

از ادا دراوردن

از بهانه جویی

از اذیت کردن

از ظالم بودن

از بی احترامی

از تحمیل کردن افکار پوسیده

از اجبار

از تن دادن به هر کاری برای حفظ جاه و مقامت

از x در به در

متنفرم حالم بهم میخوره


مدیر تازه به دوران رسیده

صبح از در اتاق که اومدم تو مدیر جدید سریع گله کرد چرا دیروز تلفنمو جواب ندادی منم خودمو زدم کوچه علی چپ اٍ اٍ اٍ شما بودید؟ کارم داشتید؟ اخماشو کرد تو همو گفت کار برا دیروز بود!! شمارمو سیو کنید! منم گفتم چشم! (روم نشد بگم لطفا بعد وقت اداری باهام تماس نگیرید)

بعده ۵ دقیقه یه لیست بلند بالا گذاشت جلومو گفت تا ساعت ۱۱ اینکارارو ازتون میخوام منو میگی هر چی توضیح دادم که اینکارا قبلا با کیفیت بهتر انجام شده دیگه نیازی به دوباره کاری نیست زیر بار نرفت مجبور شدم انجام بدم همش تو دلم فشش میدادم میگفتم بی جنبه حالا تلفنتو جواب ندادم این بچه بازیها چیه!! ولی بعد از اینکه رفت از اتاق بیرون از بقیه بچه ها پرسیدم دیدم برا همه بچه ها کلی کار لیست کرده!! همه دارن فشش میدن (آخه آدم حسابی اول بیا یه چرخی بزن با محیط و نوع کار آشنا شو بعد امر و نهی کن) آقا رفته یه نمونه کار از یه اداره دیگه برداشته اورده اونو سرلوحه کارش قرار داده میگه الاوبلا همین که من میگم درسته!! دیگه چیچی میشه به این آدم گفت ما هم مطابق میلش کارارو انجام دادیم فقط از این میترسم تو نظارت دوره ای ما بریم زیر سئوال بگن ایشون تخصص نداشتن شما که داشتید!! امروز کشف کردم که آقا 2 ترم مشروط شدن و از ادامه تحصیل باز موندن و همچنان با مدرک دیپلم اومدن مدیر شدن! سنی هم نداره که بگیم به واسط تجربه به اینجا رسیده (پارتی چه کارا میکنه، پدر پارتی نداشتن بسوزه ه ه ه که هر چی به سرمون میاد بخاطر این نقصه، نمیدونم اون موقع که پارتی قسمت میکردن من کجا بودم نمیدونم؟!؟)

غروب مامان تماس گرفت گفت میخوام برم دندونپزشکی شام بیان اونور، بیرون چند جا کار داشتیم رفتیم کارامونو انجام دادیمو رفتیم دنبال مامان دندونپزشکی و رفتیم خونه مامان اینا، آیسان هم اونجا بودو کلی ذوق و بازی و خنده داشتیم آخر شب هم سیا و داداشی رفتن درمونگاه بعدش اومدیم خونمون.