امشب تنهایی خونه مامان اینام آقا سیا رفتن ماموریت! دلم براش تنگ شده این چند وقته کارش خیلی زیاد شده! دیر میومد خونه گاهی تا ساعت یازده-دوازده طول میکشید ولی بالاخره میومد ولی امشب بطور کل نمیاد رفته طالقان...
میخواستم ادامه سفره شمال رو بنویسم ولی هر چی به مخم فشار میارم اسم شهرها و ترتیب کارایی که انجام دادیمو درست یادم نمیاد(پیر شدم دیگه حافظه یاری نمیکنه) ۱۷ اردیبهشت رفتم تو سی ی ی ی ی سال! کادوی تولد هم فقط از اداره و داداش کوچیکه گرفتم آقا سیا هم هیچی! یعنی آخر شب که میخواستیم به خوابیم کلی غر زدم به جونش که آره تو چرا برام کادو تولد نگرفتی چرا حتی یه اس ام اس ندادی چرا ال نکردی؟ چرا بل نکردی؟ من همیشه به تو کادو میدم ولی تو هیچ سالی به خودت زحمت نمیدی یه کاری برام کنی...
پاشد رفت از جیب مبارک به گفته خودش شصت هزار تومن اورد داد بهم که من قبول نکردم گفتم قشنگی کادو به اینه که طرف خودش بده نه به زور ازش بگیری...
پنج شنبه ۲۱ اردیبهشت از طرف اداره ما رفتیم گلاب گیری کاشان که پر از ماجرا بود! صبح باید ساعت ۶ مرکز رفاه بودیم که ۵ دقیقه به ۶ تازه از خواب پاشدیم با عجله خودمون رسوندیم (فاصله خونمون تا مرکز رفاه تو روزای عادی حداقل ۲ ساعت هست ولی با سرعت نور خودمونو رسوندیم)
ادامه داره
مرسی همچنین
تولدتون با تبریک مبارک!
ایشاا...به خوشی و سلامتی! دیگه نرییییییییی تا چندروز دیگه
مرسی عزیزم
س. عزیزم سایت خیلی سنگین شده .خوبی؟ راستی تو نی نی نمخوای؟
ممنون مرسی چرا کم کم داریم بهش فکر میکنیم
تولدت مبارک باشه عزیزم
هی میومدم هی نبودی نگران شده بودم. خدارو شکر که سالمی و مشکلی نیست.
نگران نباش مردا همینن دیگه .
شبایی که دیر میاد بشین فیلم نگا کن بزار سرت گرم بشه مثلا یه سریال بگیر و دنبال کن اصلا اون موقع ساعت رو نمیفهمی.
مواظب خودت باش.
مرسی گلم
نه سرم شلوغ بود ممنون که به فکرمی دوست خوبم
وقتی قراره دیر بیاد میرم خونه مامانم اینا با برادرزادم وقت میگذرونم...
سلام سوسن خانم
با تاخیر روز زن و تولدتون رو بهتون تبریک میگم....ایشالله اقا سیا زود برگرده و شما هم اژ دل تنگی در بیای