زن فرانسوی گفت:
به شوهرم گفتم که من دیگه خسته شدم بنابراین نه نظافت منزل، نه آشپزی، نه اتو و نه … خلاصه از اینجور کارا دیگه بریدم. خودت یه فکری بکن من که دیگه نیستم یعنی بریدم!
روز بعد خبری نشد ، روز بعدش هم همینطور .
روز سوم اوضاع عوض شد، شوهرم صبحانه را درست کرده بود و اورد تو رختحواب من هم هنوز خواب بودم ، وقتی بیدار شدم رفته بود .
زن انگلیسی گفت:
من هم مثل فرانسوی همونا را گفتم و رفتم کنار.
روز اول و دوم خبری نشد ولی روز سوم دیدم شوهرم
لیست خرید و کاملا تهیه کرده بود ، خونه رو تمیز کرد و گفت کاری نداری عزیزم منو بوسید و رفت.
زن ایرانی گفت :
من هم عین شما همونا رو به شوهرم گفتم
اما روز اول چیزی ندیدم
روز دوم هم چیزی ندیدم
روز سوم هم چیزی ندیدم
شکر خدا روز چهارم یه کمی تونستم با چشم چپم ببینم!!!!
مگه خارجی ها هم ازدواج دارن همه اش که با یکی هستن تازه یه جورایی ایرانم مثل اونجا داره میشه وازدواج خیلی کم شده.
راستی این مامام شوشو وبابا شوشو منظورتون همون پدرشوهر ومادرشوهرت هستن وای که چقدر جالب هستن چه حالی ازت گرفتن چی شدی اون موقع
آره ازدواج نمیکنن ولی اگه ازدواج کنند بهش پابندن نه مثل ایرانیها!!
آره عزیزم منظورم همون پدر شوهر و مادر شوهره!
ناخدا کل روز منو خراب کردن(دستشون درد نکنه)