امروز هفت جد و آبادم اومد جلوی چشمم، حرف این سیا بی معرفتو گوش دادمو نگفتم کسی بیاد کارای خونه رو بکنه! دست تنا بابام دراومد، انگار کردنم تو گونی و با بیل افتادن به جونمو، له و لورده شدم تمام بدنم کوفتست، کوزت که چه عرض کنم شدم سوزت! بی معرفت دریغ از یه ذره کمک، تازه اوردم میده عصبی هم میشه اوامرش اجراء نمیشه!
آقا نزدیکای ساعت 5 تشریف فرما شدن با حوصله ناهارشونو میل فرمودن و جلوی تلوزیون جلوس نمودن (خیلی خونسرد و ریلکس)، هر چی میگم پاشو بریم بیرون کلی کار داریم میخوام برم آرایشگاه تو هم برو خرید کن انگار نه انگار! (اینجور وقتا میخوام سرمو بکوبونم به طاق) همیشه مهمون میخواد برامون بیاد آقا این تریپو برمیداره همیشه فک میکردم چون فامیلای من میخواد بیان خوشش نمیاد اینکارو میکنه ولی این دفعه فرق داره مامان و بابای خودشاً، سالی یه بار بیشتر نمیادن! بازم تریپ بی خیالی!
بالاخره رضایت دادنو راهی شدیم رفتیم بیرون، ولی انقدر دیر شده بود که آرایشگام تعطیل کرده بود (حالا من چیکار کنم مثل لولو شدم نه جونشو دارم و نه وقتشو که خودم یه خاکی تو سرم بریزم) دست از پا درازتر به همراه آقا رفتم خرید کردیمو اومدیم خونه!
فردا صبح میرسن دوست دارم بهشون خوش بگذره خدا کنه مشکلی پیش نیاد ، خونمون مثل دسته گل شده همه جا برق میزنه، به قول معروف روغن بریزی عسل جمع میکنی، من کاملا برای میزبانی از پدر و مادر شوهر عزیز آماده و خبردار هستم و سیا جون هم مثل این آقا خرسه تو حالت خونسردی جلوی تلوزیون ولو میباشد!
ای من استرس میگیرم وقتی مامان شوهرم میخواد بیاد طبقه بالا حالا فکر کن مال تو سالی یه بار میار خونت چه حالی شدی ولی بی زحمت تو که تمیز کاریت خوبه له لورده هم شدی خب بی زحمت تا تنت داغه بیا کمک این خونه منم خیلی به هم ریخته است
راستی منم ندیده عاشقتم
عزییییییییییییییزم
به روی چشم شما امر بفرماید خانم
سلام خسته نباشی مهمونها رسیدن؟؟؟هر از چند گاهی وبلاگت را در بلاگ اسکای میبینم و بعضی روز نوشتها را میخونم از پشت کارت خوشم میاد ولی خودمونیم تو هم مثل زن من بد جوری به خودت سخت میگیری ولی بین خودمون باشه همون قدر که به این مسائل توجه میکنی شوشو را هم میبینی یا مثل زن من همه چیزش عالیه و مرتب جز اینکه منو تو خونه نمیبینه منم متاسفانه مثل سیا شدم چون میبینم خیلی چیزها در الویته منم دستم به کاری نمیاد آنقد ارزو داشتم وقتی میام خونه یکی بیاد جلوم بگه خسته نباشی یا وقتی میرم بیرون بگه مواظب خودت باش حیف حیف ولی موفق باشی و زنده ما هم زن و شوهر کارمندیم و دو بچه داریم
سلام زنده باشید
نه هنوز
من از بچگی یاد گرفتم مهمون حبیب خداست باید بهترین شکل مهمون نوازی کرد ولی فرهنگ سمت همسرم اینا طوریه که همه چیز رو ساده میگیرن خودشون از دیگران براشون مهمتره(هر چی دارن اول برای خودشونه اگه چیزی موند برای دیگران!) ولی ما کاملا برعکسیم.
خیلی تا دلتون بخدا تحویلش میگیرم وقتی اینجا چیزی رو عنوان میکنم میخوام یه کم خالی شم شاید خیلی از این چیزارو به رو سیا نیارم.
با همسرتون صحبت کنید و ازش بخواین، زنا بیشتر از این چیزا استقبال میکنن. خدا حفظشون کنه سر خانمتون پس خیلی شلوغه!
مرد هستن دیگه.تقصیر خودته از اول کوتاه اومدی
درد عشقی کشیدم که مپرس
آخه عوضی رو خیلی دوست دارم نمیتونم کوتاه نیام
به عنوان یک مرد نصیحت می کنم به جای این همه کار کردن اول می رفتی خرید بعد هم می رفتی آرایشگاه
در ضمن اینقدر لی لی به لالایی شوهر نگذار که فکر نکنه مستخدم گرفته
البته الان که من پای کامپیوترم همسر جان هم مشغول پختن و شتشوی ظروف صبحانه اس
نه فکر کنی مردا با هم فرق دارن همه مون سر تا پا یک کرباسیم
آخه خونه مهمتر بود تا آرایشگاه(قبول دارم دیگران خیلی برام مهمترن تا خودم)، من تنها خرید نمیرم، به نظر من خرید وظیفه آقا خونست درست نیست من تنا برم با بقال و چقال چونه بزنم.
لی لی به لاشون میذاریم این وضعشونه نذاریم میخوان باهامون چیکار کنن!