آن ها را در کمد لباس در راهرو ورودی گذاشته است که وقت ورود و خروج یکی را انتخاب کند یا حتی چند تایی را درون کیف جا دهد تا با خیال راحت روز را به شب برساند . وقت ورود یکی را بر می دارد و هنگام خروج دیگری را ؛ گاهی تعدادشان آن قدر زیاد است که نمی داند کدام را انتخاب کند .
برای رفتن به جلسه ی کاری اش باید زن آرام و متینی باشد ، مدیر و مدبر . گاهی هم باید طناز و عشوه گر باشد . زمانی هم ...
وارد خانه که می شود یکی دیگر را انتخاب می کند ؛ مادر خوب ، همسر مهربان . زنی به تمام معنا خانم با صفاتی برجسته ؛ راستگو ، پاکدامن و آرام هر چند همیشه درونش هیاهویی است. چند تا را هم در کشوی پا تختی گذاشته است . لازم می شود ؛ آخر همسرش می گوید زن باید در رختخواب مثل ...
امروز صبح جلوی دستشویی ایستاده بود و زل زده بود به آینه ؛ دیگر چهره ی واقعی اش را به یاد نمی آورد ..